|
GOLHA..............گلها گنجینه ای از شعر و ادب پارسی
| ||
|
گفتم اي پير جهانديده بگو از چه تا گشته بد ينسا ن كمرت مادرت زاد بدين صورت زشت ؟ يا كه ارثي است ترا از پدرت ؟ ناله سرداد كه فرزند ...... مپرس سرگذشت من افسانه پرست آسمان داند و رستم كه چسان كمرم تا شده و تا خورده شكست هر چه بد ديدم از اين نظم خراب همه از ديده قسمت ديدم فقر و بد بختي خود در همه حال با ترازوي فلك سنجيدم تن من يخ زده در خير سكوت دلم آتش زده از سوزش تب همه شب تا سحر لخت و مسلول آسمان بود و من و دست طلب عاقبت در غم يك عمر تباه واقيعيات به من لج كردند تا ره چاره بجويم ز زمين كمرم را به زمين كج كردند .
كارو [ پنجشنبه بیست و نهم آبان ۱۴۰۴ ] [ 10:26 ] [ ارش533 ]
|
||
| [قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] | ||